سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با پاداش دادن به نیکوکار بدکار را بیازار . [نهج البلاغه]

وب لاگ

 

نوشته زیر فقط یک تحقیق دم دستیه راجع به مفاهیم و گونه های مختلف عشق. اگر می بینید از نظر اندیشمندان و نویسندگان خودمون استفاده نکردم به این خاطره که اولاً ظاهراً ما اونا رو زیاد قبول نداریم، ثانیاً خواستم یه خورده از جنبه وطنی عشق دور بشم و اونو توی نظرات دیگران جستجو کنم، مطلب یه خورده طولانی شده واسه همین هم کاملش رو می زارم این زیر تا هرکی خواست و حوصله داشت بخونه.

مدل مثلثی استرنبرگ
استرنبرگ برای عشق یک مدل مثلثی در نظر گرفته که شامل سه ضلع تعلق(Intimacy )، احساسات شدید(Passions ) و الزام و سرسپردگی(Commitment) به رابطه می باشد و تعلق به احساسات عاطفی، به تعلق و اتصال به دیگری اشاره دارد.

اما احساسات شدید یا شهوت به عشق شهوانی و فیزیکی معطوف است. الزامی به تداوم رابطه مبین میل به ماندگاری رابطه است. بر مبنای این سه جزء استرنبرگ عشق را به انواع مختلفی تقسیم می کند که در آن ها جایگاه و ارتباط این سه جزء با همدیگر اساس نوع عشق است.

1- دوست داشتن (Linking ) : در این نوع عشق تعلق مهم ترین عنصر است اما احساسات تند و فیزیکی و الزام و سرسپردگی به رابطه وجود ندارد.

2- شیدایی (Infatuation ): مهمترین عنصر در این نوع عشق، احساسات شهوانی است و دو عنصر دیگر وجود ندارند.

3- عشق رمانتیک (Romantic ): تعلق و احساس شهوانی وجود دارند، اما عنصر سوم موجود نیست.

4- موانست و رفاقت (Companionate Love ) : تعلق و ماندگاری رابطه بسیار مشهود است اما از احساسات تند و شهوانی خبری نیست.

5- عشق احمقانه ( Fatuous ) : احساسات شهوانی همراه با الزام حضور دارند، اما تعلق وجود ندارد.

استرنبرگ هیچ یک از این عشق ها را مناسب نمی داند. بلکه معتقد است سه جزء عشق باید در ترکیب و هماهنگی با هم باشند تا فرد به عشق نهایی(Consummate Love ) برسد. این عشق، یک عشق ایده آل و مطلوب است.

مدل هرمی جانسون
جانسون مدل استرنبرگ را قبول دارد اما آن را کامل نمی داند به نظر جانسون عنصر چهارم، عنصر معنوی و روحانی(Spirituality ) اگر نباشد، مدل عشق کامل نیست. معنویت به معنای جستجو و یافتن معنای زنده ی زندگی است. قسمتی از ما که از خود زندگی بزرگتر است. اگر این عامل به سه عامل استرنبرگ اضافه شود مدل هرمی جانسون به دست می آید.

عشق از دید مازلو:
مازلو عشق را به دو گروه تقسیم می کند. یک نوع عشق، که عشق خودخواهانه، تسخیری و حریص است در این عشق نیازهای برآورده نشده ی فرد دخیل است، یعنی فرد دیگری را به این دلیل دوست دارد که نیازهایش را ارضاء می کند. مازلو این عشق را عشق کمبود(Deficiency Love ) می نامد. عشق کمبود مثل اعتیاد به داروهاست. فرد خود را به دیگری می آویزد و به دلیل نابسندگی خود، نمی تواند بدون دیگری هیچ کاری انجام دهد. در واقع همان طور که اعتیاد به دارو در طبقه ی پایین شایع است اعتیاد به این عشق نیز در طبقه ی متوسط و بالا شیوع دارد. به نظر می رسد عشق رمانتیک استرنبرگ همان عشق کمبود مازلو باشد. عشق کمبود مانند چاهی است که باید پر شود، یک خلاء که عشق در آن ریخته می شود.

نوع دیگر عشق، عشق وجودی(Being Love ) است. عشقی بالغ و فروتن که بر اساس عشق به وجود دیگری بنا می شود. باز و خودمختار است. متکی به خویش است و آزادانه ارزانی می شود. عشق وجودی، بدون شک ارزشمندتر، بالاتر و باشکوه تر از عشق کمبود است. برای این نوع از عشق آزادی تمام عیار لازم است و منظور از آزادی این است که فرد بی همتایی درونی خود و فرد دیگری را به تمامی پذیرفته باشد. میل سخاوت و تمایل به بخشش و خشنود کردن دیگری در این عشق دیده می شود. فرد در تلاش است تا دیگری را بشناسد و همین امر موجب صمیمیت و موانست در دو فرد می گردد. عشق مبتنی بر کمبود با حالت تدافعی در طرفین خودش را نشان می دهد در حالی که ویژگی عشق وجودی، خودانگیختی و حفظ فردیت در رابطه است. این عشق فقط معطوف به افراد دیگر نیست بلکه در رابطه ی فرد با جهان نیز صدق می کند. فرد در این مرحله می تواند طبیعت را همان گونه که هست ببیند و از آن لذت ببرد. در صورتی که عشق مبتنی بر کمبود، جهان را تنها برای این که هدف خاصی را ارضاء کند، مدنظر قرار می دهد. عشق وجودی، هشیارانه است و از آن جایی که مالکانه و تسخیری نیست باعث رنج و عذاب نمی گردد. بدون هیچ هدفی، لذت بخش و شادی آور است. معمولاً از عشق وجودی به عنوان تجربه ای شگفت انگیز و بی نیاز یاد می شود.

روانشناسی امروز و عشق
روانشناسان امروز سه عنصر اصلی رفتاری- زیستی را در رابطه با عشق نام می برند( فیلیپس و...):

1- دلبستگی: عاشق و معشوق هریک به دیگری، حسی مانند حس یک کودک نسبت به مادرش را دارند.

2- مراقبت: عاشق و معشوق هرکدام دیگری را کودکی می بینند که نیاز به مراقبت دارد.

3- سکس: غریزه جنسی.

به دلیل مهم بودن دلبستگی در ذیل به طور مختصر به انواع دلبستگی و نشانه های هرکدام از آنها می پردازیم:

انواع دلبستگی عبارتند از: دلبسته ایمن، دلبسته دوسوگرا(مشتاق- نگران)، دلبسته اجتنابی

1- دلبسته ایمن:

این افراد، به راحتی صمیمیت معشوق خود را درک می کنند و با وابستگی به آنها احساس راحتی دارند. افرادی که دلبسته ایمن هستند: قابل اعتماد هستند، تمایل به ارتباط طولانی دارند، از سکس لذت می برند، به دیگران توجه و محبت زیادی نشان می دهند و ....

2- دلبسته دو سوگرا( مشتاق – نگران) :

این افراد، اغلب خود را برای داشتن ارتباط صمیمی، مشتاق تر از طرف مقابل می دانند و نگران این هستند که معشوقشان دوستشان ندارد، افراد این گروه: غیرقابل اعتماد و حسود هستند، میزان قطع ارتباط و بی حرمتی به یکدیگر بسیار مشاهده می شود، نوازش را به سکس ترجیح می دهند، معمولاً همسرشان را حمایت نمی کنند و...

3- دلبسته اجتنابی:

از نظر آنها اعتماد به دیگران غیرممکن است، وقتی مردم قصد نزدیک شدن به آنها را دارند ناراحت و بیمناک می شوند ، ارتباطات آنان کم و ناچیز است، از ارتباط صمیمی اجتناب می کنند و ...

منابع:
1- روش های برقراری ارتباط با دیگران. وایردیانا. ترجمه: اسماعیل بیابانگرد- علی نعمتی.
2- انگیزش و شخصیت. ابراهام.اچ.مازلو. ترجمه: احمد رضوانی.
3- جاده کم گذر. اسکات پک. ترجمه: رویا منجم.
4- ولادت عشق. آبرونی. ترجمه: ناژین شهنایی.
5- اینترنت.




هادی جعفری منش ::: جمعه 85/7/21::: ساعت 9:49 عصر

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 5


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :6769
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<